دبیرستان آزادگان چمگردان ( متوسطه اول ) | ||
به نام آفریدگار هستی بخش حسین جان ندای مظلومیت تو از حصار زمان گذشت وبه گوش زمینیان رسید شعله های عشق خدایی را در ندایت احساس می کنم می دانم که چون سیر ،سیر خدایی بود راه ابراهیم را طی کردی وفرزندانت را بر مسلخ عشق قربانی کردی گرچه ابراهیم راتا این حد دراین وادی راهی نبود یا ابا عبد الله براستی که فرزندانت عبد خدا بودند چون یکی با دلاوری وسلحشوری جنگید وبه عرشیان پیوست ودیگری با تمام وجود مظلومیت بی سلاح و ساده آنقدر ساده که بر دستان پدر رودر روی ظالمان ایستاد تا به همه بفهماند هیچکدام از فرزندان حسین او را تنها نخواهند گذاشت «ثارلله» جاری شدن خونت رویشی بود برای تمام« نه گفتن ها» برای همه مقاومت ها وبرای همه حسین شدنها این چه نوری است که هر سال با درخشش خود خورشید را میهمان جلوه اش می کند. این چه شورشی است که شرها ونفاق ها را می سوزاند، این چه عشقی است که مجنون را متحیر می کند. آزادگی شیوه توست، شهادت راهت، وخدا انتهای اعمالت. چه می شود که دستم بگیری وراه بنمایی تا ببینم آنچه را دیدی وبشنوم آنچه را می خواهی مولاجان چقدر زیبا، با رفتنت ماندن را آموختی ، با شهادتت جاری شدن در رگهای زمانه را فریاد زدی وبا بیرون رفتن از حرم امن الهی طواف خانه خدارا رنگ واقعیت بخشیدی. نماز ظهر عاشورای تو عروج در عروج بودونور علی نور. با آمدن محرم ونزدیک شدن تاسوعا وغروب غمگین عاشورا هاله ای از غم واندوه وجودمان را سیاه وتاریک می کند. اما تمام افتخار از آن ماست که پیرو مکتبی هستیم که رهبرانش جلوتر از همه در صف مبارزه اند پیرو علی وحسین وحسنی هستیم که یکی در قیامت میزان اعمال است ودیگری سرور جوانان بهشت به خود می بالیم مولایمان حسین آنچه داشت در طبق اخلاص نهاد نه آنچه را نخواست. «حسین جان کرمی نما وراه بنماتا حسین گونه بمیریم» متن از:خانم نخودی دبیر دینی وعربی [ چهارشنبه 86/10/26 ] [ 12:3 عصر ] [ کرمی ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |